۱۳۸۷ آذر ۱۲, سه‌شنبه

برج کج پیزا

پدرو مادر یک لافوک رفتند برای پسر لافوک خود خواستگاری ، خانوادهء دخترگفت ما کدام گپی نداریم ، فقط می خواهیم که پسر و دختر باهم ببینند و خود شان باز تصمیم بگیرند.
خوب قرار براین شد که دختر و پسر ببینند و با هم دیدند. در جریان صحبت شان دختر از پسر پرسید، خوب در این شهر کدام خانه مانه دارین یا نه؟
پسر گفت : خانه چیست همی برج(ساختمان) های بلنده که می بینی همگیش از ماست .
دختر با تعجب گفت تنها دراینجه شما ساختمان بلند ( برج) دارین یا در جا های دیگر هم؟
پسر گفت نه بابا برج ایفل را هم خریدیم و یک برج دیگر هم در آمریکاداریم.
دختر که فهمید طرف مقابل لافوک است گفت:
برج کج پیزا درایتالیا هم از شماست ؟
پسرگفت : نه او از ما نیست ولی ما کجش کردیم.

هیچ نظری موجود نیست: